وبدا-روابط عمومي دانشگاه
فرا رسيدن ايام ضربت خوردن و شهادت مولاي متقيان حضرت علي(ع) را تسليت باد
امام علي(ع): فزْت و ربّ الْكعْبة / «قسم به خداى كعبه، رستگار شدم»
پايگاه اطلاع رساني خبري روابط عمومي دانشگاه، ضمن آرزوي قبولي طاعات و عبادات براي يكايك بازديدكنندگان سايت به ويژه جامعه دانشگاهي علوم پزشكي بيرجند و با گراميداشت ليالي قدر شب هاي قداست نفس و پاكي روح، فرا رسيدن ايام ضربت خوردن و شهادت مولاي متقيان حضرت علي(ع) را تسليت و تعزيت عرض نموده و در اين ايام پر بركت براي همگان توفيق بهره مندي از عنايات و الطاف ويژه حضرت حق را مسئلت مي نمايد
يكي از بزرگان عرب براي مهماني نزد امام حسن مجتبي-عليه السلام- رفت و موقعي كه سفره پهن كردند تا شام بخورند، يك دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتي كرد و گفت: من چيزي نميخورم.
امام حسن-عليه السلام- به او فرمود: چرا چيزي نميخوري؟
آن مرد عرض كرد: ساعتي قبل فقيري را ديدم اكنون كه چشمم به غذا ميافتد به ياد آن فقير افتادم و دلم سوخت. من نميتوانم چيزي بخورم مگر اينكه شما دستور بدهيد مقداري از اين غذا را براي آن فقير ببرند.
امام حسن-عليه السلام- فرمود: آن فقير كيست؟
مرد عرض كرد: ساعتي قبل كه براي نماز به مسجد رفته بودم، مرد فقيري را ديدم كه نماز ميخواند. بعد از اين كه وي از نماز فارغ شد، دستمالش را باز كرد تا افطار كند. شام او نان جو و آب بود. وقتي آن فقير مرا ديد از من دعوت كرد كه با او هم غذا شوم ولي منكه عادت به خوردن چنان غذاي فقيرانهاي نداشتم، دعوت وي را رد كردم، حالا، اگر ميشود مقداري از اين شام خود را براي وي بفرستيد.
امام حسن مجتبي-عليه السلام- باشنيدن اين سخنان گريه كرد و فرمود: او پدرم، اميرمؤمنان و خليفه مسلمان علي-عليه السلام- است، او با اينكه بر سرزميني بزرگ حكومت ميكند، مانند فقيرترين مردم زندگي ميكند و هميشه غذاي ساده ميخورد.«1»
پاورقيـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــامام حسن-عليه السلام- به او فرمود: چرا چيزي نميخوري؟
آن مرد عرض كرد: ساعتي قبل فقيري را ديدم اكنون كه چشمم به غذا ميافتد به ياد آن فقير افتادم و دلم سوخت. من نميتوانم چيزي بخورم مگر اينكه شما دستور بدهيد مقداري از اين غذا را براي آن فقير ببرند.
امام حسن-عليه السلام- فرمود: آن فقير كيست؟
مرد عرض كرد: ساعتي قبل كه براي نماز به مسجد رفته بودم، مرد فقيري را ديدم كه نماز ميخواند. بعد از اين كه وي از نماز فارغ شد، دستمالش را باز كرد تا افطار كند. شام او نان جو و آب بود. وقتي آن فقير مرا ديد از من دعوت كرد كه با او هم غذا شوم ولي منكه عادت به خوردن چنان غذاي فقيرانهاي نداشتم، دعوت وي را رد كردم، حالا، اگر ميشود مقداري از اين شام خود را براي وي بفرستيد.
امام حسن مجتبي-عليه السلام- باشنيدن اين سخنان گريه كرد و فرمود: او پدرم، اميرمؤمنان و خليفه مسلمان علي-عليه السلام- است، او با اينكه بر سرزميني بزرگ حكومت ميكند، مانند فقيرترين مردم زندگي ميكند و هميشه غذاي ساده ميخورد.«1»
1. آية الله شهيد دستغيب/سيد عبدالحسين/آدابي از قرآن/ص282.
کپی لینک کوتاه خبر:
نظر دهید