وبدا-روابط عمومي دانشگاه
گفتگوي نوروزي وزير بهداشت
دكتر هاشمي: تلخترين رخداد سال 96، بداخلاقي هاي انتخابات بود
بنا به گزارش روابط عمومي دانشگاه و به نقل از وبدا؛در آخرين شنبه سال 96 با دكتر سيد حسن هاشمي، وزير بهداشت كشورمان در دفتر كار ايشان واقع درطبقه شانزدهم ساختمان وزارت بهداشت در بلوار ايوانك كه منظره اي چشمنواز و رو به سوي كوههاي سربه فلك كشيده البرز دارد، ديدار كردم. آن هم در ازدحام كاري پايان سال كه دكتر بايد مدام از اين جلسه به آن جلسه مي رفت و مسئول دفترش هم با متانت و صبوري به مراجعه كنندگان و از جمله من توضيح مي داد برنامههاي دكتر چقدر فشرده است.
در مدتي كه منتظر ملاقات با ايشان بودم با خود مي گفتم چه روز پر ازدحامي آمدهام؛ دكتر احتمالا خسته است و وقت زيادي براي گفتگوي با من نمي گذارد، اما بر خلاف تصورم او سرحال و قبراق و مثل هميشه با طمانينه پاسخگوي پرسشهايم شد. از طرح تحول سلامت گفت و تلخ ترين حوادث سال 96 و حتي نظراتش در باره برخي شخصيتها. همين جا لازم مي دانم اعتراف كنم او اصلا دوست نداشت در باره كسي جمله اي بگويد، ولي در برابر خواهش و اصرار من با تامل، جملاتي كوتاه بر زبان راند. اين گفتگو را بخوانيد:
دكترمي دانم برنامه هاي تان در آخرين روزهاي سال خيلي فشرده است، سعي مي كنم سوالاتم را خلاصه تر كنم؛ قبل از هر چيز بفرماييد سال 96 چگونه گذشت؟
خب سال 96 هم مانند بقيه سالها تمام شد و آنچه باعث خوشحالي و مسرت من است اين كه با همه خوبي ها و بدي هايش، ما اجازه نداديم در خدمت رساني كادر درمان اعم از پزشكان و پرستاران و مديران ستادي وزارت بهداشت خللي وارد شود؛ اما از اينكه به دلايل مختلف نتوانستيم باعث خشنودي همكاران خود در حوزه دارو، بخش تجهيزات پزشكي و مطالبات عقب افتاده كادر درمان كه از دل و جان براي مردم زحمت كشيده و مي كشند، باشيم خيلي متاسفم.
سال 96 شاهد حوادث تلخي در كشورمان بوديم، كدام حادثه براي وزير بهداشت بيش از ديگر حوادث تلخ و آزاردهنده بود؟
درست است كه در سال 96 ما حوادث تلخي مانند ريزش معدن يورت، زلزله سرپل ذهاب، حادثه كشتي سانچي و سقوط هواپيماي آسمان را داشتيم و طي اين وقايع تلخ و جانگداز، عده زيادي از هموطنان مان جان شيرين خود را از دست دادند، اما حادثه اي كه براي من دردناك تر و تلخ تربود، اتفاقاتي بود كه قبل و بعد از انتخابات رياست جمهوري رخ داد. وقايعي كه ازماه هاي پاياني سال قبل آغازشد و اوج آن را دو سه ماه منتهي به انتخابات شاهد بوديم. مسائلي كه ازحقوق هاي نجومي شروع شد، بعد هم در جريان انتخابات و مناظره ها و حواشي آن، دل دلسوزان انقلاب و ميهن را به درد آورد. چرا كه شايسته نبود برخي براي مناصب دنيوي از دين و امام رضا (ع) و... هزينه كنند.
در حالي كه هم در داخل و هم در خارج كشور تلاش مي شود مردم را از بهبود اوضاع نااميد كنند، ما نبايد خودمان هم به تكميل پازل دشمنان كمك كنيم. بايد در كنار نقايصي كه شجاعانه اعلام مي شود، خوبي ها را هم منعكس كنيم و در كنار كاستيها، نيمه پر ليوان را هم ببينيم. اين روش نقد منصافه است.
ما انقلاب اسلامي را به خاطر ارزش هاي آن مي خواستيم و مي خواهيم كه در صدر اين ارزش ها چيزي نيست جزآنچه پيامبرعظيم الشان ما به خاطرش مبعوث شد؛ يعني اخلاق. اما آنچه در جريان مناظره ها ديديم بي اخلاقي هايي بود كه هيچ سنخيتي با ارزش هاي انقلاب اسلامي نداشت. روزهاي خيلي بدي بود، در حالي كه مي توانست روزهاي نشاط آفرين و شادي بخشي باشد. باورم اين است كه عصاره انقلاب اسلامي را بايد در قامت اين روزها كه روزهاي سرنوشت ساز كشور و تبلور اراده ملت است، ببينيم. وقتي كه مشاهده مي كنيم قدرت شيرين تراز خدمت است و براي دستيابي به آن از دين هم هزينه مي شود، براي كساني كه روزهاي سخت انقلاب را ديده اند و شاهد فداكاري هاي اين ملت در طول چهار دهه گذشته بوده اند، اين روزها سخت ترين و تلخ ترين روزها مي شود، روزهايي كه مي توانست خيلي شيرين باشد و براي من هم دقيقا اين گونه بود.
مي توانم نتيجه بگيرم كه شما بر اين باوريد ما با اين رفتارها از آرمان هاي انقلاب فاصله گرفته ايم؟
بله، تعارف كه نداريم. ما با آنچه مدعي بوديم وهستيم كه همانا اسلام است، خيلي فاصله داريم. ما از ارزش هاي ديني بيش از آنچه به دست آورده ايم، هزينه كرده ايم، و اين اصلا شايسته نيست.
شما همواره تاكيد داريد كه مردم را نبايد نااميد كرد. بايد به داشته هاي مان افتخار كنيم. بايد از كارهاي انجام شده حرف زد و به آنها باليد و منفي نگري نكرد. به نظر شما آيا اقدامات انجام شده، به انتظارات مردم در دهه چهارم انقلاب پاسخ مي دهد؟
خوب هيچ نظامي نيست كه مدعي شود همه آنچه را مي خواسته انجام دهد، به مرحله اجرا درآورده است. آنچه من بر آن تاكيد دارم اين است كه اولا باور كنيم هيچ كس جز خدا و سپس غير از خودمان به ما كمك نخواهد كرد. بويژه از خارج مرزها؛ آنها اگر براي ما شر نخواهند، قطعا خير ما را نمي خواهند. خوشبختانه مردم ايران از اين بابت هوشيارند و باور دارند بايد هم انتطاراتشان را كاهش دهند و هم مطالباتي در راستاي منافع خود داشته باشند كه به اصلاح بيشتر امور منجر شود و توفيق بيشتر در جهت پيشرفت كشور و معيشت خود داشته باشند. به اين منظور بايد هر اقدام مثبتي فارغ از اينكه كدام دولت و مجلس در راس كار است، به عنوان گام مثبت ديده شود.
الان اما همه مي خواهند مطالبه گر باشند و در عين حال وظيفه خود را متوجه ديگري كنند. اين روش خوبي نيست در حالي كه طي چهل سال گذشته كارهاي زيادي انجام شده است.
خب ما قبل از انقلاب را هم ديده ايم، جوانان ما آن دوران را نديده اند و فكر مي كنند آن زمان چه خبر بوده است. ما روستاها و جاده ها و حاشيه شهرها و نبود امكانات و فقر مردم را ديده ايم و از نزديك مشكلات را لمس كرده ايم. بالاخره آن موقع كه ما دانشجو بوديم و حتي سال هاي بعد از انقلاب در روستاها خبري از آب و برق و تلفن نبود. نمي خواهم بگويم اگر جمهوري اسلامي نيامده بود، نظام پهلوي مي گذاشت اوضاع به همان شكل بماند، ولي آنها مي توانستند و انجام ندادند، چون اراده اي براي رفع محروميت ها وجود نداشت. بعد از انقلاب اما كارهاي مهمي انجام شد كه كم هم نيست، خب اينها را به زبان بياوريم و شاكر باشيم و البته به حداقل ها هم بسنده نكنيم. بگوييم اين كارها انجام شده ولي اين كارها هم مانده، اينكه مي گويم درهمه حوزه ها اعم از سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي صادق است. باور دارم معناي انصاف همين است، نه اينكه كارهاي انجام شده را ناديده بگيريم ومدام از كمبودها سخن بگوييم.
موضوع فساد در دستگاه هاي اداري و اخبار اختلاسها، ذهن مردم را درگير كرده و خود همين اخبار باعث نااميدي مردم مي شود. اينطور نيست؟
من همين موضوع را هم يك پروژه ميدانم كه از داخل و خارج اداره و دنبال مي شود. به اعتقاد من بيش از آن كه فساد واقعي باشد، احساس مي شود. اگر به جايي برسيم كه هر كس در هر پستي كه دارد، مثلا از وقتش بدزدد چون معتقد است همه دستگاه ها فاسد هستند. اين نشان مي دهد طراحان ماجرا در پروژه اتهام فساد به جمهوري اسلامي موفق بوده اند.
حال چه كساني مقصرند در اين ماجرا؟ مشخص است آنهايي كه بايد چشم و گوش شان باز مي بود و چشمان شان را بستند، آنهايي كه ناظر بودند و خوب نظارت نكردند؛ آنهايي كه قاضي بودند و خوب قضاوت نكردند و مجازات شان بازدارنده نبود؛ آنهايي كه قانونگذار بودند و قوانين خوبي وضع نكردند و يا اگر قوانين خوبي بوده، مجريان قانون آنها را درست اجرا نكردند.
تاكيد مي كنم متهم شدن جمهوري اسلامي به فساد يك پروژه بيروني بود كه در داخل هم يارگيري هاي خوبي براي آن شد و احتمالا ادامه هم خواهد داشت و به نظر من دليل عدم موفقيت كامل ما هم اين موضوع است كه مردم در طول اين سال ها شاهد برخورد هاي شديد با مفسدان نبودهاند. متاسفانه اين احساس در مردم وجود دارد كه فاسدان توانسته اند بارشان را به منزل برسانند و اين خيلي بد است.
برگرديم به طرح تحول سلامت به عنوان طرحي كه سال ها قبل بايد اجرايي مي شد و معطل مانده بود و شما در دوران وزارت خود آن را طراحي و اجرا كرديد.
البته طرح دولت آقاي روحاني و شخص حسن روحاني بود.
ولي شما طراح آن بوديد.
من طرح را پيشنهاد دادم و اگر اراده دولت نبود و چنانچه دكتر لاريجاني و مجلس محترم حمايت نمي كردند، اين طرح به انجام نمي رسيد. البته بعدا اين طرح به مطالبه عمومي تبديل شد و مقام معظم رهبري، ائمه جمعه، برخي گروه هاي سياسي و بويژه رسانه ها هم پشتيباني كردند و تا اينجا همه كمك حال ما بوده اند و من از همه سپاسگزارم.
برخي منتقدان به اجراي طرح تحول ايرادهايي دارند، خود شما مهم ترين ايرادها را چه مي بينيد و آيا برنامه اي براي رفع آنها در سال آينده داريد؟
در باره طرح تحول سلامت و ايرادهاي آن كلي گويي مي شود؛ خب به هر طرحي مي شود اشكال هايي گرفت؛ ولي چه در طراحي و چه در اجرا بايد اشكالات را دقيق بيان كرد. در طرح تحول سلامت هم مانند هر طرح بزرگ ديگري مي تواند اشكالاتي وجود داشته باشد، ترديدي در اين نيست. به هر حال كساني هم كه اين طرح را پيشنهاد دادند، انسان هستند و مانند همه انسان ها دانش و تجربه شان محدود است، بويژه اينكه در اجرا هم ممكن است اشكالاتي وجود داشته باشد. خوب است اينها را با جزئيات بگوييم و راه حل نيز را پيشنهاد بدهيم. دوستان عزيز منتقد هم از اينكه گوش شنوايي هست، ترديد نكنند.
يك سري اشكالات به نظام سلامت ما وارد است كه تا اراده اي قوي در دولت و مجلس و نظام پزشكي و نظام پرستاري و بقيه گروه ها و انجمن هاي علمي وجود نداشته باشد، حل نمي شود و سامان نمي يابد و خارج از اراده وزارت بهداشت است. از جمله اينها مي توان به نظام پرداختها اشاره كرد كه خيلي مهم است، توليت حوزه سلامت نيز بايد با وزارت بهداشت باشد كه اينك چند پارچه است، موضوع الكترونيك شدن خدمات هم اراده اي فراتر از وزارت بهداشت مي طلبد، احترام وتشويق بخش خصوصي و اولويت بهداشت بر درمان هم واقعا اراده ملي مي خواهد و به وزارت بهداشت منحصر نمي شود.
با اجراي طرح تحول سلامت دو گام مهم برداشته ايم كه البته هنوز كامل نيست؛ يكي افزايش دسترسي مردم به خدمات درماني و ديگري كاهش هزينه هاي درمان از جيب مردم. فكر نمي كنم هيچ انسان منصفي با اين دو كار مخالف باشد. حالا ممكن است در شيوه اجرا اشكالاتي وجود داشته باشد كه بايد اصلاح شود؛ يا ممكن است افراد تخلفات و ناكارآمدي هايي داشته باشند كه آنها هم بايد اصلاح شود وگرنه هيچ كسي نيست كه بگويد مردم نبايد به خدمات درماني دسترسي داشته باشند و يا بگويد مردم بايد هزينه بيشتري پرداخت كنند.
نكته مهم ديگر اين است كه اشكالات مزمن حوزه سلامت را هم نبايد گردن طرح تحول سلامت انداخت، اين دامي است كه كساني كه با رفاه مردم ايران مخالف هستند و به سلامت مردم فكر نمي كنند، گسترانيده اند تا دولت و حكومت براي سلامت مردم هزينه نكنند. يك وقت گفته مي شود بي حساب و كتاب هزينه مي شود در حالي كه مي توان صرفه جويي كرد، خوب من همه اينها را تاييد مي كنم، حتي در زندگي شخصي ما هم ممكن اين اتفاق بيفتد؛ اما بايد بگوييم كجا اسراف مي شود و با چه روشي بايد صرفه جويي كرد.
از زمان شروع كار دولت دوازدهم ما دائم در حال بررسي هستيم كه چگونه و از چه راهي مي شود هزينه ها را كنترل كرد. توفيقاتي هم داشته ايم ولي هنوز كارهاي زمين مانده زيادي داريم كه بايد دنبال كنيم. بنابراين با كلي گويي زمينه را براي كساني كه مخالف رفاه اجتماعي مردم ايران بويژه در حوزه سلامت هستند نبايد فراهم كنيم و به جاي كنار گود نشستن و بهانه جويي و نقدهاي غيرمنصفانه همه در كنار هم به اصلاح امور كمك كنيم.
منتقدان طرح تحول كه معمولا در رسانه ها به همين كلي گويي ها بسنده مي كنند، تا به حال با شما جلسه اي داشته اند و يا نقطه نظراتي ارائه كرده اند؟
در اين سطح مشكل كشور ما اين است كه همه خود را انسان كامل و عقل كل مي بينند. من نمي خواهم بگويم فقط در حوزه سلامت اين چنين است؛ در سياست نيز همين گونه است. در اقتصاد و مسائل اجتماعي هم، چنين است. اين يكي از مصيبت هاي مردم ايران است كه برخي فكر مي كنند هماني كه خودشان تشخيص مي دهند درست است و بس. حاصل اين طرز تفكر مي شود «لجبازي» و لجبازي عناد و دشمني هم به همراه مي آورد وبه نظر من زياني كه امروز كشورما از لجاجت و خودشيفتگي افراد مي خورد، بيش از هر زمان ديگر است؛ بهويژه انقلاب اسلامي از اين معضل خسارت زيادي ديده است.
ما هم درهمين فضا فعاليت مي كنيم، تصور من اين است آنهايي كه خيلي پر سر و صدا هستند، فكر مي كنند بايد حرفشان حتما اجرا شود، تازه راضي هم نمي شوند، چون با اين مسير، با اين تيم، حتي با اين دولت مخالف هستند و قصدشان به ظاهر اصلاح است ولي در عمل مي خواهند به مقاصد خود دست پيدا كنند. اين ممكن است پيشداوري هم باشد اما من در طول زندگي ام ديده ام آنهايي كه پرهياهوترند كمتر دنبال اصلاح هستند. به اسم مردم خيلي حرف مي زنند ولي وقتي كار دست خودشان است، بدترين رفتار را در حق مردم انجام مي دهند، چون هدفشان منافع شخصي و گروهي است.
سال گذشته كه با شما صحبت مي كردم گفتيد دوران وزارت گرچه ناخواسته بوده، ولي زيباترين دوران زندگي شماست، هنوز هم همين نظر را داريد و از مشكلات خسته نشده ايد؟
مشكلات كه خيلي زياد است و متاسفانه سال به سال هم بيشتر مي شود، اما خسته نشده ام وهنوزهم بر اين باورم كه اين دوران يكي از زيباترين قطعات پازل زندگي من است و فكر مي كنم خدا اينگونه خواست كه بخشي از زندگي من اين گونه صرف خدمت به مردم شود.
دكتر يك سوال شخصي، شما پزشك هستيد و همسرتان هم پزشك متخصص و فرزندانتان هم پزشك هستند. زندگي پزشكان با هم چگونه مي گذرد؟
زندگي پزشكان هم مانند ديگر مردم است و ما كه از اين زندگي لذت مي بريم و زندگي شيرين و بسيار طبيعي و رواني مثل بقيه مردم داريم. در هر حال بعضي از همين عزيزان ما در دانشگاه ها و بيمارستانها و ديگر مشاغل مجبورند ساعت 4 صبح سركار بروند و ساعت 10 شب به خانه برگردند. ما نبايستي گلايه داشته باشيم؛ من هم راضي ام و خداوند را شاكر.
پزشكان زيادي در مناطق محروم و در شرايط سخت و نبود امكانات كار مي كنند و گاه دچار سانحه مي شوند، مانند دكترمحسن قرباني و يا دكتر شيده واعظي. در آستانه سال نو چه پيامي براي شان داريد؟
من فكر مي كنم بهترين هاي ما در جامعه پزشكي، همين هايي هستند كه در مناطق محروم و دور افتاده خدمت مي كنند و در عين حال مي توان گفت نظام سلامت در 40 يا 50 سال گذشته به نحوي طراحي شده كه كمترين توجه را به اين پزشكان داشته است. ما هم طي سال هاي اخير فقط توانستيم مقدار كمي از نظر محل زيست و دريافتي شان - نه آن چيزي كه علاقه داشتيم بشود- به آنها توجه كنيم كه ديديد چقدر هم حاشيه ساز شد. در اين روزهاي آخر سال هم نتوانستيم به رغم قولي كه در دولت داده شده بود، حق و حقوق شان را پرداخت كنيم، من از همه شان پوزش ميخواهم و مي توانم بگويم آنها با خدا و مردم معامله كردند نه با دولت و وزارت بهداشت. بخش عمده اي از آرامش اين پزشكان و پرستاران به خاطر اين است كه مي بينند مثمر ثمر هستند و دست مستمندان و مردم محروم را مي گيرند. محروماني كه در عين نداري، بسيار سخاوتمندند و از هيچ محبتي نسبت به كساني كه به آنها خدمت مي كنند، دريغ نمي ورزند.
من به عنوان يك ايراني از همه آنها سپاسگزارم و به آنها مي گويم كه بدانيد من همه تلاشم را انجام مي دهم ولي توفيق براي تغيير نگاه ها متاسفانه چندان آسان نيست.
سال گذشته كه با شما گفتگو كردم، گفتيد 500 هزار عمل جراحي چشم انجام داده ايد، اين آمار الان چقدر است؟
الان ديگر به اين آمار فكر نمي كنم و به روزش نكرده ام، آن اعداد و ارقام مربوط به قبل از وزارت بود.
حسي كه هنگام جراحي چشم يك بيمار داريد شيرين تر است يا حس پشت ميز وزارت نشستن؟
در اين دو دولتي كه من ديده ام، جنبه هاي اجرايي وزارت تلخ است و جنبه هاي ايماني و انساني آن البته شيرين. ولي شايد براي من كه ايمانم قوي نيست تلخي هايش بيشتر است، براي كسي كه فكر مي كند با خدا معامله كرده، ممكن است همه اش شيرين باشد. ولي براي ما پزشكان بخصوص ما جراحان، قطعا لذتبخش ترين لحظات زندگي مان در اتاق عمل مي گذرد.
سوالي كه مردم همچنان مي پرسند در باره محصورين و رفع حصر آنهاست و اينكه شما به طور منظم با آنها ديدار داريد، در اين باره اتفاق تازه اي افتاده است؟
موضوع رفع حصر مربوط به ما نيست و در اختيار دستگاه قضايي است، ولي من از نظر پزشكي آنها را مرتب مي بينم و هيچ كمبودي در اين زمينه براي ايشان وجود ندارد و هيچ كوتاهي اي صورت نمي گيرد، ولي در هر حال موضوع حصر ممكن است روي سلامتي آنها بي تاثير نباشد. البته هر وقت خودشان بخواهند يا من اراده كنم، به ديدارشان مي روم وهيچ محدوديتي از اين بابت وجود ندارد و گزارش آن را دائما به رئيس جمهور و يا رئيس قوه قضائيه اگر بخواهند مي دهم.
دكتر من چند اسم مي گويم شما در چند كلمه آنها را توصيف كنيد؟
امام خميني؟
مظهر باور و بندگي خداوند
رهبر معظم انقلاب؟
نيم قرن آشنايي و ارادت
دكتر حسن روحاني؟
سياستمدار عاقل
شهيد بهشتي؟
شيفته خدمت وانقلابي تمام عيار و مخلص
شهيد مطهري؟
همشهري واسلام شناس بينظير
مرحوم آيت الله طالقاني؟
مفسرقرآن ومعلم انقلاب
دكتر محمود احمدي نژاد؟
آينه عبرت
دكتر مسعود پزشكيان؟
پزشك دلسوز و مردمي
دكتر ليلي كوچك زاده؟
شريف ترين و محبوب ترين
محمد رضا شجريان؟
صداي ماندگار
مرحوم علي اصغر خدادوست؟
پزشك ومعلم دانا ومردم دوست
دكتر محمد جواد ظريف؟
كاردان و انقلابي
دكتر علي ربيعي؟
برادر عباد
سردار سليماني؟
محبوب مظلومان و ستمديدگان
رحوم آيت الله رفسنجاني؟
مظلومترين شاگرد امام خميني
شهيد رجايي؟
بي رياترين وبهترين رئيس جمهوردنيا
دكتر علي شريعتي؟
نابغه تكرارناپذير كه سهم فراواني در پيروزي انقلاب داشت
گفتگو از سلامت آنلاين
نظر دهید